خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (عمل) رنگ کردن
[اسم]
la coloration
/kɔlɔʁasjˈɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
(عمل) رنگ کردن
1.Vous avez des cheveux blancs. Pourquoi ne pas faire une coloration?
1. شما موهای سفید دارید. چرا رنگ نمیکنید؟
تصاویر
کلمات نزدیک
colorant
colonne vertébrale
colonne
colonnade
coloniser
colorer
colorier
coloris
coloré
colossal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان