خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ستارهی دنبالهدار
[اسم]
la comète
/kɔmɛt/
قابل شمارش
مونث
1
ستارهی دنبالهدار
1.J'ai vu une comète dans le ciel.
1. من در آسمان یک ستارهی دنبالهدار دیدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
comté
comtesse
comte
compétition
compétitif
comédie
comédie de situation
comédie musicale
comédien
con
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان