خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تکمیل (ظرفیت)
2 . کت شلوار و جلیقه
[صفت]
complet
/kɔ̃plɛ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: complète]
[جمع مونث: complètes]
[جمع مذکر: complets]
1
تکمیل (ظرفیت)
پر
1.Si vous voulez des tickets pour samedi, c'est complet.
1. اگر برای شنبه بلیت می خواهید، ظرفیت تکمیل است.
[اسم]
le complet
/kɔ̃plɛ/
قابل شمارش
مذکر
2
کت شلوار و جلیقه
1.Il portait un complet gris et il avait une cravate.
1. او یک کت شلوار و جلیقه خاکستری پوشیده بود و یک کراوات داشت.
2.Le complet est constitué d'un pantalon, d'une veste et d'un gilet assortis.
2. کت شلوار و جلیقه متشکل از یک شلوار، یک کت و یک جلیقه (ژیله) است.
تصاویر
کلمات نزدیک
complaisant
complaisance
complaire
compensé
compenser
complexe
complexer
complexité
complication
complice
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان