1 . مجاورت
[اسم]

la contiguïté

/kɔ̃tigɥite/
قابل شمارش مونث

1 مجاورت نزدیکی، شباهت

  • 1.La contiguïté de ces deux maisons est visible d'ici.
    1. مجاورت این دو خانه از اینجا مشخص [قابل دیدن] است.
  • 2.Tu parles de la contiguïté de ces deux époques.
    2. تو از شباهت این دو عصر [دوره] حرف میزنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان