1 . کره‌ای 2 . (فرد) اهل کره
[صفت]

coréen

/kɔʀeɛ̃/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: coréenne] [مذکر قبل از حرف صدادار: coréen] [جمع مونث: coréennes] [جمع مذکر: coréens]

1 کره‌ای

  • 1.La cuisine coréenne est peu connue en Europe.
    1. آشپزی کره‌ای در اروپا کم شناخته‌شده است [زیاد شناخته‌شده نیست].
[اسم]

le Coréen

/kɔʀeɛ̃/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Coréens] [مونث: Coréenne]

2 (فرد) اهل کره کره‌ای

  • 1.Les Coréens du sud aiment se promener dans Séoul.
    1. افراد اهل کره جنوبی دوست دارند در "سئول" گردش کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان