خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فضانورد
[اسم]
le cosmonaute
/kɔsmɔnot/
قابل شمارش
مذکر
1
فضانورد
1.A bord de la navette, il y a avait des astronautes américains.
1. در کنار شاتل (فضایی) فضانوردان آمریکایی بودند.
2.Les cosmonautes russes furent les premiers à voyager dans l'espace.
2. فضانوردان روسی اولین افرادی بودند که به فضا سفر کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
cosmique
coréen
corée du sud
corée du nord
corée
cosmopolite
cosmétique
cossard
cosse
cossu
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان