خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنبل
[صفت]
cossard
/kɔsaʁ/
قابل مقایسه
1
تنبل
تنپرور
1.Il est intelligent mais trop cossard.
1. او باهوش است اما خیلی تنبل است.
تصاویر
کلمات نزدیک
cosmétique
cosmopolite
cosmonaute
cosmique
coréen
cosse
cossu
costa rica
costaricien
costaud
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان