Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . جمجمه
[اسم]
le crâne
/kʀɑn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: crânes]
1
جمجمه
کله
1.Elle s'est brisée le crâne.
1. او جمجه خودش را شکست.
2.Fracture du crâne.
2. شکستگی جمجمه.
تصاویر
کلمات نزدیک
crypté
crypte
crustacé
cruellement
cruel
crânement
crânien
crèche
crème
crème anglaise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان