1 . خامه 2 . کرم 3 . (رنگ) کرم
[اسم]

la crème

/kʀɛm/
قابل شمارش مونث

1 خامه

  • 1.J'adore les fraises à la crème.
    1. من عاشق توت فرنگی با خامه هستم.

2 کرم

  • 1.En hiver, Lise utilise toujours de la crème pour les mains.
    1. در زمستان، "لیز" همیشه از کرم برای دستهایش استفاده می‌کند.
  • 2.J'ai appliqué la crème avec mon doigt.
    2. من کرم را با انگشتم مالیدم.
[صفت]

crème

/kʀɛm/
قابل مقایسه

3 (رنگ) کرم

تصاویر
  •  تصویر la crème - دیکشنری انگلیسی بیاموز
  •  تصویر crème - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان