خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قاشق (غذاخوری)
[اسم]
la cuillère
/kɥijɛʀ/
قابل شمارش
مونث
1
قاشق (غذاخوری)
1.Je mange toujours mon repas avec une grande cuillère.
1. من همیشه غذایم را با یک قاشق بزرگ میخورم.
تصاویر
کلمات نزدیک
cuillerée
cuiller
cueillir
cueilli
cueillette
cuillère à café
cuillère à mesurer
cuillère à soupe
cuir
cuirassé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان