خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشیش
[اسم]
le curé
/kyʀe/
قابل شمارش
مذکر
1
کشیش
1.Il a été élevé chez les curés.
1. او نزد کشیشان تربیت شده است.
2.Il est le curé d'une paroisse de Paris.
2. او کشیش یک کلیسا در "پاریس" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
cursus
curseur
curry
curriculumvitae
curriculum vitæ
customisation
cutané
cutter
cuve
cuvette
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان