خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستگاه کاتر
2 . قایق
[اسم]
le cutter
/kytɛʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
دستگاه کاتر
برشدهنده
1.J'ai utilisé un cutter pour ouvrir cette boîte.
1. من برای باز کردن این جعبه از یک دستگاه کاتر استفاده کردم.
2.Pour couper ce carton, je veux un cutter.
2. برای بریدن این کارتن، من یک دستگاه کاتر میخواهم.
2
قایق
کرجی
تصاویر
کلمات نزدیک
cutané
customisation
curé
cursus
curseur
cuve
cuvette
cuvée
cv
cyberacheteur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان