خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مهلت
[اسم]
le délai
/delɛ/
قابل شمارش
مذکر
1
مهلت
زمان
1.J'ai un délai d'une semaine pour terminer le projet.
1. من برای تمام کردن پروژه یک مهلت یک هفتهای دارم.
2.Tu as un délai de quinze jours pour remplir cette grille.
2. تو یک مهلت 15 روزه برای پر کردن این فهرست داری.
تصاویر
کلمات نزدیک
délacer
délabré
délabrer
délabrement
déjà-vu
délaisser
délassant
délassement
délasser
délateur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان