خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خستگی را رفع کردن
2 . استراحت کردن
[فعل]
délasser
/delase/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
خستگی را رفع کردن
خستگی را از تن (کسی) درکردن
2
استراحت کردن
آرام بودن
(se délasser)
1.Elle est en train de se délasser dans son bain.
1. او در وانش در حال استراحت کردن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
délassement
délassant
délaisser
délai
délacer
délateur
délation
délavé
délayer
délectation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان