خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزهکاری
[اسم]
la délinquance
/delɛ̃kɑ̃s/
قابل شمارش
مونث
1
بزهکاری
قانونشکنی
1.Délinquance financière.
1. بزهکاری مالی.
2.La délinquance juvénile inquiète les autorités.
2. بزهکاری جوانان مقامات را نگران میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
délimiter
délier
délictueux
délicieux
délicieusement
délinquant
déliquescence
délirant
délire
délirer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان