1 . بزهکاری
[اسم]

la délinquance

/delɛ̃kɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 بزهکاری قانون‌شکنی

  • 1.Délinquance financière.
    1. بزهکاری مالی.
  • 2.La délinquance juvénile inquiète les autorités.
    2. بزهکاری جوانان مقامات را نگران می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان