خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خطر
[اسم]
le danger
/dɑ̃ʒe/
قابل شمارش
مذکر
1
خطر
1.Anna, ta vie est en danger.
1. "آنا"، زندگی تو در خطر است.
2.L'explorateur était averti des dangers de la jungle.
2. کاوشگر از خطرهای جنگل آگاه بود
تصاویر
کلمات نزدیک
danemark
dandiner
dancing
damner
damnation
dangereusement
dangereux
daniel
danois
dans
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان