خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دانمارکی
2 . (فرد) دانمارکی
[صفت]
danois
/danwa/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: danoise]
[جمع مونث: danoises]
[جمع مذکر: danois]
1
دانمارکی
1.Hamlet n'est pas britannique, il est danois.
1. "هملت" انگلیسی نیست، دانمارکی است.
[اسم]
le Danois
/danwa/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Danois]
[مونث: Danoise]
2
(فرد) دانمارکی
1.Les Danois sont les habitants du Danemark.
1. دانمارکیها ساکنین دانمارک هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
daniel
dangereux
dangereusement
danger
danemark
dans
dans l'avenir
dans le cadre de
dans le futur
dans le passé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان