1 . ایستاده
[قید]

debout

/d(ə)bu/
غیرقابل مقایسه

1 ایستاده

  • 1.Nous préférons que nos prisonniers meurent debout.
    1. ما ترجیح می دهیم که زندانیانمان ایستاده بمیرند.
  • 2.Vous étiez debout devant un train.
    2. شما روبه‌روی قطار ایستاده بودید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان