خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جدا کردن (سنگ گرانبها)
[فعل]
dessertir
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
جدا کردن (سنگ گرانبها)
کندن
تصاویر
کلمات نزدیک
desserrage
desseller
desquamation
despotisme
despotiquement
dessiccation
dessèchement
destroyer
destructif
devancement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان