1 . دو بار
[قید]

deux fois

/dˈø fwˈa/
غیرقابل مقایسه

1 دو بار

  • 1.Je vais chez le dentiste deux fois par an.
    1. من دو بار در سال به دندانپزشکی مراجعه می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان