خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رژیم غذایی
[اسم]
la diète
/djɛt/
قابل شمارش
مونث
1
رژیم غذایی
پرهیز
1.Après cette soirée, je serai à la diète aujourd'hui.
1. بعد از این مهمانی، من امروز در رژیم غذایی خواهم بود.
2.Être à la diète.
2. رژیم غذایی داشتن.
تصاویر
کلمات نزدیک
dièse
dizaine
dixième
dix-septième
dix-sept
diététicien
diététique
djembé
do
docile
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان