خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرض قند
[اسم]
le diabète
/djabɛt/
قابل شمارش
مذکر
1
مرض قند
دیابت
1.Elle ne peut pas manger de gâteau à cause de son diabète.
1. او به دلیل دیابتش نمیتواند شیرینی بخورد.
2.Il surveille son insuline car il a du diabète.
2. او انسولینش را چک میکند چون او مرض قند دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
diabolo
diabolique
diablement
diable
dgse
diabétique
diacre
diadème
diagnostic
diagnostiquer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان