خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحرک
[اسم]
le dynamisme
/dinamism/
قابل شمارش
مذکر
1
تحرک
جنب و جوش
1.Il manque de dynamisme.
1. او تحرکش کم است.
2.Le patron encourage le dynamisme de son équipe.
2. رئیس جنب و جوش تیمش را تشویق میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
dynamiser
dynamique de groupe
dynamique
dvd
duveteux
dynamite
dynamiter
dynastie
dysenterie
dysfonctionnement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان