خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در هم پیچیدن
2 . سردرگم کردن
3 . رشته افکار (کسی را) پاره کردن
[فعل]
embrouiller
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
در هم پیچیدن
2
سردرگم کردن
گیج کردن
3
رشته افکار (کسی را) پاره کردن
حواس (کسی را) پرت کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
embrouille
embrouillamini
embrigader
embrayer
embrayage
embroussaillé
embrumé
embruns
embryon
embuer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان