1 . بدتر کردن 2 . بدتر شدن
[فعل]

empirer

/ɑ̃piʁˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: empiré] [حالت وصفی: empirant] [فعل کمکی: avoir ]

1 بدتر کردن وخیم‌تر کردن

  • 1.Le souvenir du passé empirait la misère présente..
    1. یاد گذشته مصیبت کنونی را بدتر می‌کند.

2 بدتر شدن وخیم‌تر شدن

  • 1.L'état du malade empire.
    1. وضعیت بیمار وخیم‌تر شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان