1 . با توجه به 2 . به نفع
[عبارت]

en faveur de

/ɑ̃ favœʀ də/

1 با توجه به با در نظر گرفتن

  • 1.J'ai voté en faveur de cette proposition.
    1. من با در نظر گرفتن این پیشنهاد رای دادم.
  • 2.On lui pardonna en faveur des belles actions qu’il avait faites.
    2. ما با توجه به اعمال خوبی که او انجام داده بود او را بخشیدیم.

2 به نفع به سود

  • 1.Le tirage au sort est en faveur de notre équipe.
    1. قرعه‌کشی به نفع تیم ما است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان