خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یقه (لباس)
[اسم]
l'encolure
/ɑ̃kɔlyʀ/
قابل شمارش
مونث
1
یقه (لباس)
دورگردن (لباس)
1.Ce pull a une encolure en V.
1. این پولیور یقهای به شکل V دارد [یقه 7 است].
2.L'encolure de cette robe était trop serrée.
2. یقهی این پیراهن خیلی تنگ بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
encodeur
encoder
encoche
enclume
enclos
encombrant
encombre
encombrement
encombrer
encombré
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان