1 . مقروض
[صفت]

endetté

/ɑ̃dete/
قابل مقایسه

1 مقروض زیر قرض

  • 1.Depuis le début de la crise, le pays est fortement endetté.
    1. از زمان آغاز بحران، کشور بسیار مقروض است.
  • 2.es entreprises endettées bénéficieront d'un prêt d’État.
    2. شرکت‌های مقروض از یک وام دولتی بهره‌مند خواهند شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان