1 . تصرف کردن 2 . فرا گرفتن
[فعل]

envahir

/ɑ̃vaiʁ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: envahi] [حالت وصفی: envahissant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تصرف کردن گرفتن، اشغال کردن

  • 1.Il va envahir un autre pays.
    1. او کشور دیگری را تصرف خواهد کرد.
  • 2.Les Allemands envahirent l'Autriche.
    2. آلمانی‌ها اتریش را تصرف کردند.

2 فرا گرفتن چیره شدن، مستولی شدن

  • 1.Envahir par l'émotion
    1. چیره شدن احساسات
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان