خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دفع کردن
[فعل]
excréter
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
دفع کردن
مدفوع کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
excrémentiel
excorier
excoriation
excommunié
excommunication
excréteur
excrétoire
excursionniste
excusable
exemption
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان