خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جامع
[صفت]
exhaustif
/ɛgzostif/
قابل مقایسه
[حالت مونث: exhaustive]
[جمع مونث: exhaustives]
[جمع مذکر: exhaustifs]
1
جامع
کامل، فراگیر
1.Le professeur a donné une réponse exhaustive à la question.
1. استاد پاسخ جامعی به سوال داد.
2.Voilà la liste exhaustive des produits interdits.
2. این هم لیست کامل محصولات ممنوعه.
تصاویر
کلمات نزدیک
exhausser
exhaler
exergue
exercises pilates
exercise d'application
exhiber
exhibition
exhibitionniste
exhortation
exhorter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان