خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیرون دادن (هوا)
[فعل]
expirer
/ɛkspiʀe/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته کامل: expiré]
[حالت وصفی: expirant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
بیرون دادن (هوا)
1.J'expire , mais je n'arrive pas à inspirer .
1. هوا را بیرون می دهم، ولی نمی توانم نفس بکشم. [بازدم را انجام می دهم، ولی نمی توانم دم را انجام دهم]
تصاویر
کلمات نزدیک
expiration
expier
expertiser
expertise
expert-conseil
explicatif
explication
explicite
explicitement
expliciter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان