1 . تشریحی
[صفت]

explicatif

/ɛksplikatif/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: explicative] [جمع مونث: explicatives] [جمع مذکر: explicatifs]

1 تشریحی توضیحی

  • 1.Il y a des notes explicatives à l'arrière du livre.
    1. در پشت کتاب یادداشت‌های توضیحی وجود دارد.
  • 2.J'ai lu la note explicative.
    2. من یادداشت تشریحی را خواندم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان