خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشی
[صفت]
extensible
/ɛkstɑ̃sibl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: extensible]
[جمع مونث: extensibles]
[جمع مذکر: extensibles]
1
کشی
قابل کش آمدن
1.La taille de ce pantalon est extensible.
1. قد این شلوار قابل کش آمدن است.
2.Les jeans extensibles sont à la mode.
2. شلوار جینهای کشی مد هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
extatique
extasier
extase
exsuder
exsangue
extensif
extension
extermination
exterminer
externalisation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان