1 . صورتحساب
[اسم]

la facture

/faktyʀ/
قابل شمارش مونث

1 صورتحساب فاکتور، قبض

  • 1.La facture de téléphone s'élève à 50 euros.
    1. قبض تلفن به 50 یورو افزایش یافت.
  • 2.Ma facture d'hôtel était incroyable.
    2. صورتحساب هتلم غیرقابل باور بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان