خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مشکل درست کردن
[عبارت]
faire des histoires
/fˈɛʁ de-z istwˈaʁ/
1
مشکل درست کردن
داستان درست کردن
1.Vous croyez qu'elle pourrait faire des histoires ?
1. فکر میکنید که او بتواند مشکل درست کند؟
تصاویر
کلمات نزدیک
faire des grimaces
faire des emplettes
faire des double journée
faire des courses
faire des achats
faire des travaux
faire des éloges
faire du babysitting
faire du bruit
faire du lèche-vitrines
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان