خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (داخل چیزی را) تمیز کردن
[عبارت]
faire le ménage à fond
/fɛʁ lə menaʒ a fɔ̃/
1
(داخل چیزی را) تمیز کردن
تمیز کردن (بخصوص از راه خالی کردن)
1.On a besoin de quelqu'un pour faire le ménage à fond.
1. ما برای تمیز کردن به یک نفر احتیاج داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
faire le lézard
faire le jeu
faire la vaisselle
faire la une
faire la queue
faire le point
faire le poireau
faire le poirier
faire le pont
faire le singe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان