1 . انتظار کشیدن
[عبارت]

faire le poireau

/fɛʁ lə pwaʁo/

1 انتظار کشیدن منتظر بودن

  • 1.Ça fait une heure que je fais le poireau devant le cinéma.
    1. یک ساعت است که رو به روی سینما منتظر هستم.
  • 2.Nous avons fait deux heures le poireau.
    2. ما 2 ساعت انتظار کشیدیم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "کاشتن تره فرنگی" است و کنایه از "انتظار کشیدن" یا "منتظر بودن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان