1 . خشک کردن
[عبارت]

faire sécher

/fɛʀ seʃe/

1 خشک کردن

  • 1.Je voulais faire sécher mon pantalon et il a pris feu.
    1. می‌خواستم شلوارم را خشک کنم و آتش گرفت.
  • 2.La mariée peut faire sécher son bouquet.
    2. عروس می‌تواند دسته گلش را خشک کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان