خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خسته کردن
2 . کسل کردن
3 . ذله کردن
4 . خسته شدن
[فعل]
fatiguer
/fatiɡˈe/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
خسته کردن
از توان انداختن، از پا انداختن
2
کسل کردن
3
ذله کردن
به ستوه آوردن، عاصی کردن
4
خسته شدن
از توان افتادن
(se fatiguer)
تصاویر
کلمات نزدیک
fatigue
fatigant
fatidique
fatalité
fataliste
fatigué
fatras
faubourg
faucher
faucheuse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان