خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضربه (روی باسن)
2 . باخت جانانه
[اسم]
la fessée
قابل شمارش
مونث
1
ضربه (روی باسن)
ضربه تنبیهی (روی باسن)
2
باخت جانانه
شکست اساسی
تصاویر
کلمات نزدیک
fesse
ferveur
fervent
fertilité
fertiliser
festif
festin
festival
festivalier
festivités
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان