خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نور
2 . چراغها (هواپیما، کشتی و...)
3 . درخشش
[اسم]
les feux
/fˈø/
غیرقابل شمارش
جمع مذکر
1
نور
چراغها
مترادف و متضاد
lumière
extinction des feux à vingt-deux heures
خاموشی چراغها سر ساعت ده شب
Ici, on fait une extinction des feux à vingt-deux heures.
این جا، ما سر ساعت ده شب چراغها را خاموش میکنیم.
2
چراغها (هواپیما، کشتی و...)
les feux de navire/d'avion...
چراغهای کشتی/هواپیما...
Quand allumer les feux de navigation ?
چراغهای جهتیابی را کی روشن کنیم؟
3
درخشش
تابش، نور
specialized
مترادف و متضاد
brillance
éclat
flamboiement
scintillement
les feux d'un diamant/d'une pierre
درخشش یک الماس/یک سنگ قیمتی
Qu'est ce que le feux d'une pierre ?
درخشش یک سنگ قیمتی یعنی چی؟
تصاویر
کلمات نزدیک
tel ou tel
au fond
il n'y a pas de quoi
par ailleurs
faire parvenir
pas mal
pas mal de
il y a
ça fait que
il y a que
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان