خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمام شده
[صفت]
fini
/fini/
غیرقابل مقایسه
1
تمام شده
پایان یافته
1.Après l'ajout de la dernière pièce, le puzzle était fini.
1. بعد از اضافه کردن آخرین تکه، پازل پایان یافته بود.
2.Le temps de ces robes est fini.
2. دورهی این پیراهنها تمام شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
finesse
finaud
financièrement
financier
financeur
finir
finir en queue de poisson
finistère
finition
finlandais
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان