1 . مالیاتی
[صفت]

fiscal

/fiskal/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: fiscale] [مذکر قبل از حرف صدادار: fiscal] [جمع مونث: fiscales] [جمع مذکر: fiscaux]

1 مالیاتی

  • 1.J'ai soumis ma déclaration de revenus à l'administration fiscale.
    1. من اظهارنامه مالیات بر درآمدم را به اداره مالیات ارائه دادم.
  • 2.La fraude fiscale
    2. تقلب مالیاتی
  • 3.Les recettes fiscales du gouvernement sont importantes.
    3. دریافت مالیاتی دولت زیاد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان