خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گیاهان (یک اقلیم یا دوران بخصوص)
[اسم]
la flore
/flɔʀ/
قابل شمارش
مونث
1
گیاهان (یک اقلیم یا دوران بخصوص)
پوشش گیاهی
1.Il étudie la faune et la flore marines.
1. او در خصوص حیات وحش و گیاهان دریایی مطالعه میکند.
2.La flore en montagne est différente de celle de la plaine.
2. پوشش گیاهی کوهستان با (پوشش گیاهی) دشت متفاوت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
floralies
floral
floraison
flopée
flop
florence
florent
florilège
florin
florissant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان