خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خزینه کردن (فنی)
2 . فرزکاری کردن
[فعل]
fraiser
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
خزینه کردن (فنی)
2
فرزکاری کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
fraisage
frai
fragmentairement
fractionnel
fractionnaire
francophile
francophobe
franger
frappant
frappe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان