خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میوه
[اسم]
le fruit
/fʀɥi/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: fruits]
1
میوه
1.Ce fruit contient de six à huit pépins.
1. این میوه داری شش تا هشت هسته است.
2.Ce fruit vient spécialement du Japon.
2. این میوه بهطور خاص از ژاپن می آید.
3.Tu es allergique à un fruit ?
3. آیا به میوهای حساسیت داری؟
تصاویر
کلمات نزدیک
frugal
fructueux
fructifier
frousse
froussard
fruit confit
fruit de la passion
fruit de mer
fruit sec
fruitier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان