خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دودی
[صفت]
fumé
/fyme/
قابل مقایسه
1
دودی
1.Le saumon fumé se mange avec cette crème.
1. سالمون دودی با این خامه خورده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
fumoir
fumisterie
fumiste
fumigène
fumier
fumée
funambule
funeste
funiculaire
funk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان