1 . زندانبان
[اسم]

le geôlier

/ʒoljˈe/
قابل شمارش مذکر

1 زندانبان

old use
  • 1.Être surveillé par un geôlier
    1. توسط یک زندانبان نظارت شدن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان