خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدیریت
[اسم]
la gestion
/ʒɛstjˈɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
مدیریت
سرپرستی، اداره
1.Une bonne, sage, saine gestion
1. مدیریت خوب، عاقلانه، صحیح
تصاویر
کلمات نزدیک
gesticuler
geste
gerçure
germer
germe
gestionnaire
gestuel
gestuelle
geyser
geôlier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان